نویسنده: سجاد صیادی / سردبیر ستاره شناسی فسا

 

 نجوم آماتوری رشته‌ای است که در آن نه شهرت جایی دارد، نه پست و مقام و نه مال و منال و تنها مترادف آن، "عشق" است. فقط جاذبه‌ی قدرتمند عشق به خالق یکتا است که می‌تواند انسانی را سال‌ها در مدار نجوم نگه دارد و از پرت شدن درون سیاهچاله‌ی مشکلات روزمره زندگی جلوگیری کند. طی یک دهه‌ی اخیر که با استفاده از روش‌های حقیقی و مجازی، پیوسته به آموزش و ترویج نجوم آماتوری به افرادی از رده سنی کودکان تا بزرگسال پرداختم، هر بار با چالش‌های جدیدی مواجه شدم که غلبه بر هر یک از آن‌ها، ایده و راه حل جدیدی می‌طلبید. همزمان شدن "روز جهانی نجوم" و "روز معلم" در کشورمان، بهانه‌ای شد برای نوشتن این یادداشت یا بهتر بگویم این رنج نامه‌!!

 

نجوم آماتوری در عین جذابیت‌ها و زیبایی‌های بی نظیری که دارد؛ دانشی پیچیده و بروز است که برای پیشرفت در آن، در وهله نخست باید "عاشق" بود و در وهله دوم "بسیار صبور"؛ ترکیب این دو ویژگی از منجمان آماتور افرادی "خستگی ناپذیر" می‌سازد که مهم‌ترین رمز موفقیت در این رشته است. "تلاش و ممارست" هم که لازمه پیشرفت در هر کاری خصوصا در نجوم است. این ممارست ابعاد مختلفی دارد که نه در مدت کوتاه بلکه در طولانی مدت خود را نشان می‌دهد. از جمله: مطالعه انبوهی از کتاب‌ها، مقالات و پیگیری چندین ساعته جدیدترین اخبار و رویدادها به صورت روزانه که نمی‌توان هیچ نقطه پایانی برای آن متصور شد، اثرات منفی شب بیداری بر روی سلامت قلب و همچنین کم خوابی و خستگی مضاعف در طول روز که می‌تواند مستقیما بر روی روابط اجتماعی منجمان تاثیر بگذارد. ساعت‌‌ها رصد کردن با تلسکوپ در هوای سرد که بعضا به خاطر فرار از آلودگی نوری باید در مناطق پر خطر خارج از شهرها انجام شود نیز در طولانی مدت اثرات ناگواری بر روی چشم‌ها، گردن، کمر و زانوها دارد. متاسفانه اکثر افرادی که به قصد منجم شدن در دوره‌های آموزشی شرکت می‌کنند، در بدو کار به این سختی‌ها واقف نیستند و به این علم به عنوان یک فانتزی و سرگرمی‌ نگاه می‌کنند. بهترین توصیه‌ای که همواره برای این افراد داشته و دارم این است که از دور به زیبایی‌های نجوم نگاه کنید و لذت ببرید و زیاد به آن نزدیک نشوید، چرا که در غیر این صورت، "عِرض خود میبری و زحمت ما میداری"!!

هزینه‌های بسیار زیاد و هنگفت خرید تجهیزات رصدی خصوصا تلسکوپ که باعث می‌شود بسیاری از افراد در عین شایستگی و دارا بودن استعداد بالقوه نتوانند به خوبی در نجوم پیشرفت کنند، یکی دیگر از موانع اصلی توسعه این علم در کشورمان است. در روزگاری که برای کم ارزش‌ترین فعالیت‌ها نیز حامی مالی وجود دارد، متاسفانه علم نجوم اغلب از این امتیاز بی بهره مانده و اگر هم حامی مالی پیدا شود، متقاعد کردن آن‌ها آنقدر سخت و طاقت فرسا است که از همان ابتدا باید عطایش را به لقایش بخشید! علاوه بر این، بسیاری از منجمان آماتور که سال‌ها عمر خود را وقف این علم کرده‌اند، اینک انتظار دارند بتوانند از این رشته درآمدی کسب کنند؛ انتظاری به جا که شوربختانه به دلایل مختلفی که توضیح آن خارج از حوصله این یادداشت است، حداقل در کشور ما و در اغلب موارد محقق نمی‌شود و در نهایت باعث می‌شود آن فرد برای همیشه یا دست کم برای چند سال با دنیای نجوم خداحافظی کند که بسیار تاسف‌بار است.

خرافات و طالع و بینی و شِبه علم و شایعه پردازی و امثالهم نیز از جمله موانع و سرعتگیرهای توسعه علم هستند که شوربختانه همیشه پشت نجوم سنگر گرفته‌ و ضربات بسیاری به اعتبار آن زده‌اند.‌ اگر چه پیشتر تصور می‌شد با پیشرفت دانش و دسترسی راحت‌تر به منابع عظیم اطلاعاتی، خرافه و شایعات بار خود را می‌بندند، بلعکس این روزها شاهد گسترش آن توسط شِبه رسانه‌های زرد و فیک نیوزها نیز هستیم که بدون شک سودای فالوور و لایک و کسب شهرت و درآمد در سر دارند که به طور تاسف باری بیشترشان در شبکه اجتماعی "اینستاگرام" لانه کرده‌اند! متاسفانه بارها به چشم دیده‌ام که نه تنها علاقه‌مندان به نجوم حتی منجمان آماتور هم با دنبال کردن این فیک نیوزها، تحت تاثیر شایعه پراکنی‌های آن قرار می‌گیرند و بدتر اینکه بدون تحقیق و بررسی صحت و سقم آن، شایعه‌ای را انتشار می‌دهند در حالی که همواره تاکید کرده‌ام منجمان حتما و باید اخبار و اطلاعات را از منابع موثق علمی کسب کنند نه فلان گروه واتس اپی که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آن پیدا و تحلیل می‌شود! رعب و وحشتی که اخیرا یک سیارک ۴ کیلومتری در دلِ دست کم ده‌ها هزار نفر از هموطنانمان به وجود آورد، یکی از همین موارد بود.

یکی دیگر از مصائب آموزش نجوم در کشورمان که شاید از بقیه دردناک‌تر باشد، تمایل برخی منجمان آماتور به خاک‌ خوردن اندوخته‌های علمی‌شان است که باعث می‌شوند از سرعت رشد ستاره شناسی در ایران کاسته شود در حالی که همواره خوانده‌ایم و شنیده‌ایم: زکات علم، آموختن آن به دیگران است. این مورد از آن جهت دردناک است که از این افراد بیش از دیگران انتظار می‌رود در راستای ترویج علم بکوشند.

از دیگر مشکلاتی که به شدت با آن مواجه هستیم، سختگیرهای بیش از حد و عدم همراهی برخی خانواده‌ها با فرزندانشان است که علاقه‌مند به یادگیری نجوم هستند. عدم حمایت برخی خانواده‌ها از فرزندان خود یکی از بزرگ‌ترین علل عدم موفقیت منجمان آماتوری است که خصوصا در سن نوجوانی قرار دارند.‌ البته نباید یک طرفه به قاضی رفت و بایستی دغدغه‌های به حق خانواده‌ها را هم شنید؛ چرا که متاسفانه هنوز هستند معدود افرادی که به دلایل مختلف از جمله عدم رعایت برخی هنجارهای اجتماعی، ظرفیت حضور در تیم‌های رصدی را ندارند و حضور چنین افرادی آنقدر مخرب است که می‌تواند به فروپاشی یک تیم منجر شود.

علاوه بر مشکلات و موانعی که تا اینجا بر شمرده شد، درد بی درمان "آلودگی نوری" را هم باید اضافه کرد. مشکلی که نه تنها هیچ چشم انداز مثبتی در جهت رفع آن وجود ندارد، بلکه سال به سال نیز با گسترش شهرها و شیوه نادرست نور پردازی معابر و ساختمان‌ها، بر حجم آن افزوده می‌شود.

مواردی که در این یادداشت ذکر شد برخی از مهم‌ترین چالش‌ها و موانع پیش روی نجوم آماتوری کشورمان بود که عینا همه آن‌ها را طی سالیان اخیر لمس کرده‌ام. امیدوارم با هم‌افزایی هر چه بیشتر نخبگان و پیشکسوتان این حوزه و بهره گیری از خرد جمعی، شاهد بر طرف شدن یک به یک این مشکلات باشیم؛ هر چند از سر راه برداشتن این موانع سال‌ها و شاید چندین دهه به طول بیانجامد. به امید چنین روزی.

 

مادامی که چیزی آن بالاست، پایان کار فرا نرسیده است  . . .